پارت چهار 

نویسنده:ng

کت

نوایر که تا حالا داشت با توهم عظیمی که ولپینا درست کرده بود دست و پنجه نرم می کرد از راه میرسه و ولپینا رو به پرت میکنه کنار
-تو حالت خوبه بانوی من 
-ممنون پیشی. وقتی می خواست گوشوارم رو در بیاره ،متوجه درخشش یک شی توی موهاش شدم فکر کنم یک سنجاق سر یا همچین چیزی بود. احتمالا اکوماش هم اون اون توست. 
ولپینا نیشخندی میزنه و زیر لب میگه:تا شما به نتیجه برسید نقشه ی دومم رو اجرا میکنم
ولپینا دوباره پنهان میشه: سراب 
کپی ولپینا از پشت دیوار بیرون میاد و فریاد میزنه : هیچوقت نمی تونید اکومام رو بگیرید 
-داره فرار میکنه
لیدی باگ و کت نوایر تعقیبش میکنند 
ولپینا از دور به ابر قهرمان هایی که دستشون انداخته بود نگاه میکنه
-حالا دیدی هاک ماث اونا هیچوقت نمیفهمن اکومام کجاست مگر زمانی که معجزه گرهاشون پیش تو باشن. اونا دارن یک توهم به شکل ولپینا رو دنبال می کنند که بغیر از یک چوبدستی هیچ چیز دیگه نداره که اکومایی دراون جا بگیره
-هوش تو تحسین بر انگیزه لایلا 
-ما تیم خوبی میشیم هاک ماث 
-بعد از اینکه معجزه گرهاشونو برام اوردی بهش فکر میکنم 
لیدی باگ و کت نوایر  که خسته شده بودن دست از تعقیب بر می دارن 
- داره دستمون می اندازه میخواد خستمون کنه.طلسم خوش شانسی. یک چتر 
-فکر کنم قراره بارون بیاد 

 

 

توضیحات داستان کاراگاه

داستان میراکلس/خارج از کت بلاگ ورلد

داستان میراکلس/خارج از کت بلاگ ورلدپارت پنج

داستان کاراگاه پارت اول

داستان میراکلس خارج از کت بلاگ ورلد پارت چهار

داستان میراکلس خارج از کت بلاگ ورلد پارت سه

داستان محافظ مهربان

یک ,رو ,ولپینا ,کت ,تو ,فکر ,و کت ,باگ و ,کت نوایر ,فکر کنم ,ولپینا رو

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

حیات طیبه مطالب اینترنتی pdfco بانوی ایرانی|مجله اینترنتی بانوان ایرانی دانلود حل مسائل تحقیق در عملیات 1 عادل آذر absharotb ۩ ۩... فانوس ™ Fanoos ...۩ ۩ وبلاگ دانلود فایل های دانشجویی و پاورپوینت مدرسه علوم وفنون جادوگری هاگوارتر مدرسه شاد